یکی از دلایل افزایش میزانِ طلاق و نارضایتمندیهای زناشویی، داشتن انتظارات بیش ازحد و غیرواقع بینانه از ازدواج است که هر یک از زوجها آشکار یا پنهان به زندگی مشترکشان وارد میکنند. بیشتر اوقات علیرغم شکایتهای خاصی که زوجها ممکن است با خود به جلسات مشاوره بیاورند، اصل مشکلشان این است که فکر میکنند ازدواجشان امیدها و انتظاراتشان را برآورده نمیسازد. غافل از اینکه گاهی این انتظارات غیرواقعبینانه و نادرستاند. بنابراین برای دستیابی به ازدواج موفق و تشخیص درستی و نادرستی انتظاراتمان باید باورهایمان را مرور کنیم.
به نظر شما کدامیک از باورهای زیر درست و کدامیک نادرستاند؟
ازدواج مهمترین نشانۀ موفقیت است.
ازدواج موفق به شانس بستگی دارد.
همسران خوب باید مایۀ خوشحالی یکدیگر باشند.
عشق رمانتیک ضامن ازدواج موفق است.
همسران متفاوت برای هم جذاب و مکمل یکدیگرند.
وظیفه همسران این است که یکدیگر را به فردی بهتر تبدیل کنند.
برای حفظ ازدواج باید مدام تلاش کرد.
باورهای پیشگفته، باورهایی شایع و نادرستاند که تصورات افراد از ازدواج و ملاکهای انتخاب همسر را تحت تأثیر قرار میدهند. بااینکه مستندات علمی از این باورها حمایت نمیکنند، بعضی افراد بیچونوچرا آنها را پذیرفتهاند. در ادامه، دلایل نادرست بودن هر یک از این باورها را توضیح میدهیم.
فهرست مطالب
ازدواج مهمترین نشانۀ موفقیت است
افرادی که این باور را دارند، معتقدند ازدواج همهچیز است و حتماً باید در زندگی روی دهد. فکر میکنند ازدواج موقعیتی استثنایی و نشانه ارزشمند بودن است که کسی آنها را انتخاب کرده. وقتی کسی ازدواج را امری لازم برای زندگی بداند، دچار اضطرابهای دائم میشود. حتی ممکن است به قیمت چشمپوشی از برخی معیارهای مهم، تن به ازدواج دهد یا تبدیل به فردی وابسته شود که به هر زحمتی درصدد است تا رابطه ای یکطرفه را به ازدواج منتهی کند. چقدر افرادی را دیده اید که با ازدواجهای نادرست، افسرده و پریشان شده اند؟ چقدر زنانی را دیده اید که به سبب ازدواج از اهداف خود دست کشیده و بعد از ازدواج و بچهداری دچار احساس پوچی شدهاند؟
درواقع عملکرد مطلوب شما در هر زمینهای از زندگی مثل اشتغال، تحصیلات یا ازدواج موفقیت محسوب میشود. بنابراین ازدواج خوب تنها یکی از نشانههای موفقیت است.
ازدواج موفق به شانس بستگی دارد
شکلهای دیگر این باور را میتوانید در این جملات ببینید: “ازدواج هندوانه دربسته است” یا “ازدواج قسمت است”. درگذشته که آزادي چندانی براي انتخاب همسر وجود نداشت و فرايند شناخت به سطح کلي و خانوادگي محدود ميشد، شايد اين جملات پذيرفتنی بود، اما آیا در جامعه امروزي نیز چنین است؟ آنهم درحالیکه نتایج صدها پژوهش نشان داده است که بر اساس عواملی در ابتدای رابطه، میتوان تا حد زیادی احتمال موفقیت و شکست در ازدواج را پیشبینی کرد.
شاید برای برخی افراد پذیرش این باور نادرست راحتتر از قبول مسئولیت انتخابهایشان باشد. حالآنکه میتوان با کسب مهارت و آمادگیهای لازم و بهرهگیری از آموزشها و مشاورههای پیش از ازدواج، پایههای ازدواجی موفق را بنا نهاد. بپذیریم که ازدواج موفق ساختنی است نه شانسی.
همسران خوب باید مایۀ خوشحالی یکدیگر باشند
اگر اين باور را دارید، بدانید که در را به روی افسردگی بازکردهاید. فردی که خوشحالیاش را در دستان دیگری میبیند، منفعل میشود و همواره انتظار میکشد که حال خوب مانند تکهای کیک در بشقاب تقدیمش شود.
توانایی خوشحال کردن بار سنگینی است که بیشتر افراد روی دوش خود و دیگران میگذارند و آن را بهعنوان معیار تعیین ارزش خود یا دیگری به کار میبرند. نتیجهاش این میشود که اگر نتوانم خوشحالش کنم بیارزشم و اگر نتواند خوشحالم کند بیارزش است. درحالیکه درواقع، شاد زیستنِ هر فرد تا حد زیادی بر عهدۀ خودش و وابسته به اعمال و طرز تفکرش است و نقش همسران کمک کردن به یکدیگر برای رسیدن به این هدف خواهد بود. یادتان باشد فردی که در دوران مجردی خوشحال نیست، در دوران تأهل هم خوشحال نخواهد بود.
عشق رمانتیک ضامن ازدواج موفق است
در دل این باور، باور نادرست دیگری قرار دارد که عشق رمانتیک قرار است با همان شور و نشاط اولیه تا سالیان سال پس از ازدواج تداوم یابد. به همین سبب است که برخی افراد روی قدرت عشق بیشازاندازه حساب میکنند و عوامل مهمی چون تفاوتهای ظاهری، ارزشی، خانوادگی، فرهنگی و شخصیتی را نادیده میگیرند. حالآنکه پس از ازدواج بهطور طبیعی کمکم هیجانات ابتدایی جای خود را به روال عادی زندگی و احساس صمیمیت میسپارند و درست در همین نقطه، افرادی که عشقشان را با واقعبینی، انتخاب درست و کسب مهارتهای زندگی همراه نکردهاند، با تفاوتهای اساسی يکديگر، دچار تعارض ميشوند و میزان عشق یا درستی ازدواجشان را زیر سؤال میبرند.
متأسفانه اغلب فیلمها، داستانها و ترانههای جذاب عاشقانه، شکل آرمانی عشق و کافی بودن آن را برای خوشبختی زوجها به تصویر میکشند. حالآنکه باید پذیرفت ازدواج یک میانپرده عاشقانه نیست! عشق محرک خوبی برای ازدواج است، اما برای حفظ و ادامه زندگی کافی نیست.
همسران متفاوت برای هم جذاب و مکمل یکدیگرند
ممکن است فردی درونگرا از مشاهده نحوه ارتباط برقرار کردن فردی برونگرا لذت ببرد و جذب او شود، اما این جذابیت در رابطه چقدر دوام میآورد؟ اگرچه این تفاوتها در روابط دوستانهای که افراد زمان کمی را باهم میگذرانند، ممکن است جالبتوجه و سرگرمکننده باشد، اما همین تفاوتها در ازدواج، علیرغم جذابیت اولیهشان، ممکن است موجب بسیاری از کشمکشها، سو تفاهمها و تنشها شوند.
در پژوهشها ثابتشده است که داشتن شباهت در امور بنیادین و تفاوت داشتن در امور جزئی میتواند از عوامل مهم ازدواج شاد باشد؛ زیرا از یکسو، شباهتهای اساسی موجب ارتقای کیفیتِ اوقات باهم بودنِ زوجها میشود و از سوی دیگر، تفاوتهای جزئی در زندگی به تنوع و تجربیات جدید منجر میشود. پس اگر جذب تفاوتهای همدیگر شدهاید، پنج یا ده سال آینده را در کنار آن شخص تصور کنید تا دورنمای عینیتری از رابطهتان به دست آورید.
وظیفه همسران این است که یکدیگر را به فردی بهتر تبدیل کنند
صاحبان اين باور معتقدند که “بعد از ازدواج همهچیز بهتر میشود!”. گاهی اوقات افراد از سر وابستگی حاضر نیستند از انتخاب نامناسب خود دستبردارند و با این تفکر که بعد از ازدواج همسر خود را تغییر خواهند داد، ازدواج میکنند. گاهی هم افراد در توهم نجات دیگری به سر میبرند و از روی دلسوزی و برای بهتر کردنِ وضع طرف مقابل، تن به ازدواج میدهند. اغلب چنین ازدواجهایی با شکست مواجه میشوند. زیرا در بیشتر اوقات، شرایطی که قبل از ازدواج بد است، بعد از ازدواج بدتر میشود.
نباید به فردی که کمحوصله، خودخواه، یا بیعلاقه به رابطه جنسی است و قول میدهد که بعد از ازدواج همهچیز بهتر میشود، اطمینان کرد. باید بر اساس آنچه فرد در حال حاضر هست، تصمیمگیری کنید نه بر اساس قولها. درست است که در ازدواج موفق سعی بر افزایش رفتارهای مثبت و اصلاح جنبههای منفی است؛ اما این تغییرات از نوع ملایم و جزئی و در راستای سازگاری زوجیناند نه از نوع تغییرات اساسی و بنیادی.
برای حفظ ازدواج باید مدام تلاش کرد
به نظرتان اگر ماشین شما هرروز ایرادی داشته باشد و قبل از سرکار رفتن، اول به تعمیرگاه یا هل دادن نیاز پیدا کند، ماشین خوبی است؟ مسلماً جواب منفی است. ماشین ازدواج هم همینطور است. اگر هرروز باید برای حفظ، نگهداری و حل مشکلات آن تلاش کنید، ولو اینکه با همسرتان به توافق هم برسید، در طولانیمدت فرسایشی خواهد شد.
مسئله اساسی تقدم تفاهم بر توافق است؛ یعنی سعی کنید فردی را انتخاب کنید که از همان ابتدا با او سازگاری و تفاهم بسیار دارید، بهنحویکه ارزشها، آرزوها، جهتگیریها، علایق و سلایقتان به هم نزدیک باشد. نه اینکه دائم برای هر موضوع کوچک و بزرگی ناگزیر باشید سر میز مذاکره بنشینید یا وارد مشاجره شوید؛ چون در این صورت زندگی زناشویی به مشارکتی دشوار بدل خواهد شد.
سخن آخر
چنانکه ملاحظه شد، در اینجا هفت باور نادرست درباره ازدواج را بررسی کردیم. بااینحال، هنوز باورهای نادرست دیگری وجود دارد که میتوانید با مراجعه به کتاب ” 23 باور مخرب در ازدواج ” و همچنین با شرکت در دورههای آموزش و مشاوره پیش از ازدواج که در گروه زروان برگزار می شود، به آنها پی ببرید. مهم است که همه ما قبل از ازدواج، انتظارات و پیشفرضهای نادرست خود را شناسایی و اصلاح کنیم. زيرا اصلاح اين باورها باعث شکلگيري انتظارات واقعبينانه از ازدواج، انتخاب درست همسر و درنهایت افزايش سازگاري هرچه بيشتر زوجها خواهد شد.